مریم جونمریم جون، تا این لحظه: 19 سال و 3 ماه و 17 روز سن داره

مریم خانم

مريم خانم ابجي دار ميشود

سه شنبه10.10.1392خواهرمريم جونم به دنيا اومد و مريمي از اونجايي که يه همدم و همبازي   پيداکرده کلي خوشحاله مهرسا کوچولو با اومدنش زندگيمونو عوض کرد همينطور رفتاراي مريمو   درسته يکم حسودي ميکنه ولي از اون روز لبخند از لباش برداشته نميشه و ما به مناسبت    اومدن مهرسا جوون يه جشن کوچولو گرفتيم .دختراي گلم ايشاا..   هميشه شاد باشين و به بهترينارو براتون ارزوميکنم   ...
16 بهمن 1392

عقده دايي جوووون

بلاخره امروزم فرارسيد امروز قراره دايي مريم داماد بشه و از اونجايي که ما کللللللللي خوشحاليم   دست و پامونو گم کرديم  اخه مريم همين يه داييرو داره و کلي هم دوسش داره ميخواد مجلسشو با   رقصاي خوشگلش بترکونه البته عربي رقصيدنه جوجوي مامان از همش باحال تره   ...
16 بهمن 1392

يه گردشه توپه توپ

امروز دومين روز تابستونه1392 مريم جونه  و مريم ازاينکه به مسافرت نرفته کلي ناراحته  و    چون پدرش بايد به سرکار بره نميشه به مسافرت رفت و منو پدرش تصميم گرفتيم تا به يه جاي   سبز و خوش اب و هوا بريم پس شروع به جمع کردنه وسايل کرديم و مريم که خبر نداشت ما در   حال انجام چه کاري هستيم حسابي عصبي بود تا فهميد که ميخوايم به يه گردشه يه روزه بريم کلي   خوشحال شد   ...
16 بهمن 1392

نمايشگاه گل

يکي از کارايي که دخترم دوست داره رفتن به گردش و از اونجايم که عشقه گل وگلخونس تا فهميد   نمايشگاه گل تاسيس شده دست ازپانشناختو شروع به راضي کردنه بابايي کرد و از اونجايي که   باباييه مريم رو حرف مريم حرف نميزنه قبول کرد اينم عکسا       براي ديدن ادامه عکس ها به ادامه مطلب رجوع کنيد   ...
16 بهمن 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مریم خانم می باشد